ی آنتی زایون

ی آنتی زایون

امام خامنه ای : اسرائیل باید نابود شود و نابود خواهد شد . ( 90/11/14 )

باعرض سلام و ادب .
به وبلاگ آنتی زایون (ضد صهیون ) خوش آمدید .


استفاده از مطالب وبلاگ بدون ذکر منبع بلامانع است البته در صورتی که مطلب عنوان شده در پست ، منبع نداشته باشد .
http://antizion.blog.ir

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندهای مذهبی

۴۹ مطلب با موضوع «ادیان و فرقه ها :: اسلام :: شهدا» ثبت شده است

طلائیه

۰۵
فروردين

 

ایـن هـا دست بـه ایـن خـاک هـا زدنـد

کـه طلـا شـد ایـن ،

طلـاییّـه

 

 

  • ۱۰ نظر
  • موافقین ۵ مخالفین ۰
  • ۰۵ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۳۳
  • ۱۰۶۶ نمایش
  • ۸۷۸ بازدید
  • زینب دباغ

شهید علی خلیلی

۰۴
فروردين

 

پیکر شهید ناهی از منکر حجت الاسلام علی خلیلی فردا سه شنبه 5 فروردین ساعت 11 از مقابل مسجد النبی(ص) نارمک پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله صدیقی به سمت قطعه شهدای بهشت زهرا تشییع می شود.

 25 تیر ماه سال 1390 حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران رقم خورد. در این حادثه جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود   برای دفاع از چند زن به کمکشان رفته و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

خلیلی توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد و بیش از 15 دقیقه در خون خود می‌غلتید.

در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستان‌های خصوصی در ازای واریز مبلغ 6 میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد.

سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بود بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند.

علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد.

وی بهمن ماه امسال نیز مجدداً در بیمارستان بستری شد و پس از یک ماه به خانه منتقل شد اما سرانجام عصر دیروز(یکشنبه)  در بیمارستان بعثت دعوت حق را لبیک گفته و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار اباعبدالله الحسین و یارانش شتافت.

متاسفانه ضاربان یا الان دیگر باید گفت قاتلانش آزاد اند  .

شرح ماجرا در ادامه مطلب..

  • ۱۷ نظر
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۴۳
  • ۸۷۵ نمایش
  • ۶۸۲ بازدید
  • زینب دباغ

 

متولد 1347 - قم

عبدالحسین ۱۲ سال بیشتر نداشت کـﮧ جنگ تحمیلے عراق علیـﮧ ایران آغاز شد .

سال ۶۵ وارد جبهـﮧهاے جنوب شد تا نداے رهبر خودش را بـﮧ نیکے لبیک گوید، او در دوران دفاع مقدس در شناسایـے مناطق عملیاتے نقش ویژه‌اے داشت

در هر عملیاتے در انتظار شهادت بود اما تقدیر او بـﮧ گونـﮧاے دیگر رقم خورد و خدا هم خواست کـﮧ او زنده بماند و سال‌ها خدمات سازنده‌اے را بـﮧ مردم ارائه دهد

سرانجام در سال ۹۰ عبدالحسین در درگیرے با گروهک تروریستے پژاکدر عملیاتے در منطقـﮧ سردشت بـﮧ فیض شهادت نائل آمد .

..........

روحمان با یادش شاد

 

 

  • ۹ نظر
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۲ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۰۶
  • ۸۹۸ نمایش
  • ۷۹۷ بازدید
  • زینب دباغ

تفحص

۲۷
اسفند
 
طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد...
یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود.
معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند.
به اسامی مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر.
 
 
  • ۵ نظر
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۲۶
  • ۶۰۸ نمایش
  • ۵۲۳ بازدید
  • زینب دباغ

عشق

۱۸
اسفند

 


دریافت فایل صوتی

حجم : 1 مگابایت

گریه تجلی آن اشتیاق بی‌انتهایی است که روح را به دیار جاودانگی و لقای خداوند پیوند می‌دهد و اشک، آب رحمتی است که همه‌ی تیرگی‌ها را از سینه می‌شوید و دل را به عین صفا، که فطرت توحیدی عالم باشد، اتصال می‌بخشد.

ساعتی بیش به شروع حمله نمانده است و اینجا آیینه‌ی تجلی همه‌ی تاریخ است. چه می‌جویی؟ عشق؟ همین‌جاست. چه می‌جویی؟ انسان؟ اینجاست. همه‌ی تاریخ اینجا حاضر است. بدر و حنین و عاشورا اینجاست و شاید آن یار، او هم اینجا باشد. این شاید که گفتم از دل شکاک من است که بر آمد؛ اهل یقین پیامی دیگر دارند بشنو .

 

 

  • زینب دباغ

 

صدام برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در تلوزیون عراق گفت:
به هر خلبان ایرانی که به 50 مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد .

 

....

میلاد حضرت زینب کبری (س) 

مبارک 

در ادامه بخوانید ...

 

  • ۷ نظر
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۳۰
  • ۱۹۳۳ نمایش
  • ۱۲۴۵ بازدید
  • زینب دباغ

 

 

شــرمــنـــده چـــشـــمـــهــــایـــت هـــســـتـــم . . . . . هــمــیــن

 

 

  • زینب دباغ

استخاره

۰۴
اسفند
 
استخاره کرد . بد آمد .
گفت« امشب عملیات نمی کنیم.» بچه ها آماده بودند .
چند وقت بود که آماده بودند .
حالا او میگفت« نه» وقتی هم که می گفت « نه » کسی روی حرفش حرف نمی زد.
فردا شب دوباره استخاره کرد.بد آمد.
شب سوم، عراقی ها دیدند خبری نیست، گرفتند خوابیدند.
خییل هایشان را با زیر پیراهن اسیر کردیم.
شهید ردانی پور
 
 
  • ۷ نظر
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۳۳
  • ۷۶۰ نمایش
  • ۶۴۳ بازدید
  • زینب دباغ

 

سرلشکر خلبان، «سیدعلی اقبالی دوگاهه» قهرمان شهیدی بود که افسران نیروی هوایی ارتش ایران نام او را بعنوان جوان‌ترین استاد خلبانی ارتش می‌شناسند؛ همان مردی که پس از دستگیری به دستور صدام بدنش دو نیمه شد و نیمی از پیکرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد.
این جنگجوی شجاع و دلیر، بیشتر تلمبه خانه ها و نیروگاه های برق عراق را از کار انداخته بود و طرح های عملیاتی او باعث شده بود که صادرات 350 میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد؛ بخاطر همین هم بود که صدام به خون این شهید تشنه بود . از این رو به دستور صدام پس از دستگیری بدنش به دو نیمه شد و نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد.

علی اقبالی دوگاهه پس از بمباران پادگان «العقره» در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ایران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت بین سایر خلبانان کشورمان، برخلاف تمامی موازین انسانی و موافقت نامه های بین المللی رفتار با اسرا، به فجیع ترین و بیرحمانه ترین وضع به شهادت رسید به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد.

 

  • زینب دباغ

آیت‌الله شهید بهشتی :

هر شماره از روزنامه حداقل یک پیام سازنده داشته باشد. در نقل اخبار صداقت داشته باشید. مراقب باشید مبادا با آبروی کسی بازی کنید و خبر سستی را به چاپ برسانید. همواره جانب انصاف را رعایت کنید....

پی نوشت : فکر میکنم امروز این پیام به درد من و شمایی که داریم به نوعی توی این فضا کار میکنیم بخوره .

  • ۴ نظر
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۰۲
  • ۶۸۳ نمایش
  • ۵۹۲ بازدید
  • زینب دباغ

سردار شهید علی چیت سازیان :

تنها کسی می تواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس خود گیر نکرده باشد

 

********************************** 

هنگامی که امام خمینی در سال 1342 پرچم نهضت جهانی خود را بلند کرد ، علی چیت سازیان حدود یک سال داشت. ربع قرن بعد ، به تاریخ چهارم آذر 1366 ، علی در حالی که لباس سربازی حضرت روح الله را بر تن داشت ، بال در بال ملائک گشود. او در زمان شهادت فرماندهی اطلاعات و عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع) را بر عهده داشت. آن چه خواهید خواند برشی است از حیات پربار او. روحمان با یادش شاد...

همراه با شهید علی چیت سازان فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر 32 انصارالحسین(ع) (یگان بچه های همدان) با یک ماشین تویوتا داشتیم از منطقه به طرف شهر بر می گشتیم. زمستان بود و هوا سرد و استخوان سوز. در بین راه یک مرد کرد با زن و بچه اش را دیدیم که کنار جاده ایستاده بود. علی ایستاد و پرسید: کجا میرین؟ مرد گفت: کرمانشاه. علی گفت: رانندگی بلدی،مرد کرد گفت: بله بلدم. (هم من تعجب کرده بودم هم آنها) علی به خاطر اینکه او به همراه زن و بچه اش راحت باشند از او خواست پشت فرمان بنشیند و به من گفت: سعید! بپربریم عقب ماشین. باد و سرما به حدی آزار دهنده بود که هر دو مچاله شده بودیم. عصبانی شدم و گفتم: مگه تو این آدمو می شناسی که بهش اعتماد کردی؟ گفت: بله، اینها دو سه تا از اون کوخ نشینانی هستند که امام فرموده به تمام کاخ نشین ها شرف دارند...

 

 

  • ۷ نظر
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۰۷ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۵۲
  • ۹۶۹ نمایش
  • ۷۸۹ بازدید
  • زینب دباغ
 
یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد بلند شد اومد جبهه یه روز به فرمانده مون گفت:من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم یک 48ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ...... اجازه گرفت و رفت مشهد دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه توی وصیت نامه اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت......یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر گریه می کرد و می گفت : یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام آقا جان چشم به راهم نذار...توی وصیتنامه ساعت شهادت ، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود شهید که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود...

خاطره ای از زندگی شهید حمید محمودی
راوی : حاج مهدی سلحشور ، همرزم شهید
 
 
  • زینب دباغ

بی رنگی

۱۷
دی

رنگ ، تعلق است و بی‌رنگی در نفی تعلقات. اگر بهار ریشه در زمستان دارد و بذر حیات در دل برف است که پرورش می‌یابد ، یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه اخروی از قلل سپید و پربرف پیری می‌گذرد . « موتوا قبل ان تموتوا » یعنی منتظر منشین که مرگت در رسد ؛ مرگ را دریاب. پیر شو پیش از آنکه پیر شوی ، و پیری بی‌رنگی است .  « شهید مرتضی آوینی »

 

دانلود فایل صوتی شهید آوینی 

دانلود

 

 

  • زینب دباغ

 

شهید حجت الاسلام محمدحسن ابراهیمی رایزن فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران و مدیر کالج مطالعات اسلامی در کشور گویان از جمله شهدایی است که در راه خدمت و نشر ارزش های اهل بیت و انقلاب اسلامی در سراسر دنیا از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و همواره خاری در چشم دشمنان اهل بیت و انقلاب اسلامی به شمار رفته است و در نهایت به دست عمّال و مزدوران استکبار جهانی که تاب فراگیری ارزش های انقلاب اسلامی در سایر کشورها را ندارند و به دستور مستقیم  CIA در روز 14 فروردین ماه سال 1383 در سن 37 سالگی از مقابل کالج محل تدریس خود ربوده شد و 34 روز بعد :17 اردیبهشت ماه  پیکر خون آلودش را با دستانی بسته در حالی که مشخص بود شکنجه های بسیاری را متحمل شده در 46 کیلومتری جرج تاون در یک گودال یافتند . شهید ابراهیمی از جمله شهدای انقلاب اسلامی است که با وجود تلاش‌های فراوان برای پیشبرد انقلاب در کشورهای دیگر اما همچنان و بعد از گذشت قریب به ۱۰سال از زمان شهادت ایشان، همچنان مغفول و گمنام مانده است. شهادت این شهید بزرگوار نیز تا کنون در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برد.

 

  • زینب دباغ

 

شهید آوینی :

جنگ ما با شیطان از محراب نماز آغاز می‌گردد. محراب از ریشه‌ی «حرب» است، یعنی محراب نماز میدان جنگ ماست و با همان تکبیره‌ی‌الاحرام نخستین، نمازگزار همه‌ی قدرت‌های ظاهری و مجازی را نفی می‌کند و به مبدأ همه‌ی قدرت‌ها، ذات ذوالجلال، متوجه می‌شود.

 

دانلود فایل صوتی شهید آوینی :

دریافت
حجم: 474 کیلوبایت

 

 

 

  • زینب دباغ

 

دو خاطره جالب مربوط به رفتارهای امام موسی صدر را در ادامه بخوانید...

  • ۴ نظر
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۳۰ آذر ۹۲ ، ۱۶:۰۸
  • ۹۵۳ نمایش
  • ۸۱۲ بازدید
  • زینب دباغ

قسمتی از وصیتنامه سردار شهید شوشتری:

دیروز از هرچه بود گذشتیم
امروز از هرچه بودیم گذشتیم
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز !
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمان ها بو می دهد!
آنجا درب اتاق مان می نوشتیم یاحسین فرماندهی از آن توست
اما الآن می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید!
الهــــــــــــــــــــی نصیرمان باش تا بصیر گردیم

بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم

  • ۳ نظر
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۲ آذر ۹۲ ، ۱۵:۴۴
  • ۱۱۱۵ نمایش
  • ۹۴۰ بازدید
  • زینب دباغ

 

آقای ظریف ، قهرمان بعضی از مردمان که ساده اند ، یادتان باشد که خون شهید پایمال نمی شود و لیز است ، و اگر پایمالش کنی ، زمینت می زند . . .

این مردمان می گویند که افراطیون داخلی با نتانیاهو همصدا شده اند و حرف های آنها را می زنند ، اما نمی گویند که خودشان با آمریکا همصدا و همدست شده اند و غنی سازی بیست درصدی شهریاری را تعطیل کردند . . .

وقتی تیم احمدی روشن را در سازمان انرژی اتمی تصفیه می کنی، وقتی غنی سازی بیست درصدی را مثل آب خوردن تعطیل می کنی، وقتی زمزمه ها شروع می شود که ما اصلا به غنی سازی بیست درصد نیازی نداریم . . .
اینها یعنی آی شهدای هسته ای ، شما [شرمنده ام که این حرف را می زنم] بیخود کردید که غنی سازی را به بیست درصد رساندید . . .
با منطق دولت اعتدال، شهریاری یک افراطی بود که دستاورد مهمش به مثابه سنگ راه و مانعی بود که باید از سر راه برداشته می شد . . .
می ترسم فردا روزی مقبره اش را هم صاف کنند به خاطر اینکه در غنی سازی بیست درصدی دخیل بوده است . . .

 

منبع

  • ۶ نظر
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ آذر ۹۲ ، ۱۵:۰۸
  • ۷۶۶ نمایش
  • ۵۹۹ بازدید
  • زینب دباغ

 

در سال 1363 در خمین ، متولد شد . کم سن و سال بود که پدرش در نزدیکی همان روستا با موتور تصادف کرد و از دنیا رفت . از کودکی علاوه بر تحصیل بـه کار کشاورزی نیز مشغول بود تا اینکـه در دانشگاه قبول شد و برای ادامـه تحصیل بـه تهران رفت در دوره یکم افسری پذیرفتـه شده بود دانشجویـی سخت کوش از لحاظ تحصیلی ، انظباطی و نظامی و تهذیبی بود .

دانشجوی دانشگاه امام حسین(ع) بود و از طرفی در روستا کشاورزی می کرد، هر هفتـه از دانشگاه مرخصی میگرفت پایان هفته از تهران تا خمین را می رفت و می آمد، بـه خاطر همین پشتکارش هم بود کـه در کشاورزی زبان زد اهالی روستا بود .

دوستانش می گویند : سید همیشـه یک قرآن جیبی کوچک داشت و هر وقت کـه فرصت می کرد سریع قرآن را باز می کرد و می خواند .

و هر زمان که آماده نماز جماعت می شدیم او همیشه صف اول نماز بود و وقتی روحانی نداشتیم آقا سید جلو می ایستاد و امام جماعت ما می شد . تازه ازدواج کرده بود ، یک ماه نمی شد کـه با همسرش زندگی می کرد اما شوق وصال جد بزرگوارش در دلش شعلـه می کشید، دنیا با همـه بزرگیش برای او کوچک بود .

از بین رفقایش اولین کسی بود کـه در سنگ های آذرین شمال غرب و در مقابلـه با گروهک ضدانقلاب در سال 1389 بـه شهادت رسید همیشـه می گفت : من دوست ندارم بمیرم، دوست دارم شهید شوم کـه این جملـه بر روی سنگ مزارش نقش بستـه است .

 

 

  • ۹ نظر
  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۳:۱۴
  • ۱۶۲۹ نمایش
  • ۱۲۵۵ بازدید
  • زینب دباغ

 

امروز روز شهادت ادرواردو آنیلی هست . برای این شهید بد وارث فاتحه ای قرائت کنیم . ان شاء الله دستمون رو تو دنیا و آخرت بگیرن .

ادرواردو آنیلی شهادتت مبارک

فیلم مستند ادواردو آنیلی در ادامه ...

  • ۵ نظر
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۹:۵۲
  • ۱۰۱۹ نمایش
  • ۸۶۱ بازدید
  • زینب دباغ