چگونه افکار و خیالات خود را کنترل کنیم / 3
مقدمه ای از جلسه دوم :
استاد محمد شجاعی : فکر نیاز به مواد دارد و موادش را محسوسات تهیه میکند ولی انسان با استفاده از قوه ی عقلش و وهمش وخیالش اینها را ترکیب می کند و بنای فکر را میریزد اما مواد همیشه از کجا می آید ؟ در درجه اول مواد از محسوسات میاد بعد تبدبل به مخیلات و موهومات میشود . خاطره ، میل ، هوس ، تداعی همگی پس از یک بهره برداری اولیه ایجاد می شود .
جلسه سوم :
مواد بیشتر قدرت تفکر را بیشتر می کند و گفتیم مواد را محسوسات تشگیل می دهند . پس احساس بیشتر مواد بیشتری را تهیه می کند و مواد بیشتر قدرت تفکر و تعقل را بیشتر می کند.
مثلا شما در فیلم های سینمایی : مثلا کمدی نگاه کنید کسی که فیلم کمدی درست میکند از چه صحنه های خنده داری استفاه میکند یا یک نفر که کارتون می سازد . مثلا در ساختن انیمیشن و کارتون و این چیزها یا در فیلم کمدی این باید ذهنش را کاملا آزاد کرده باشد و خیلی از نشدنی ها را در ساختن انیمیشن و کارتون شدنی فرض کند. یعنی باید ذهنش را کاملا آزاد کرده باشد و هی فکر بکند . کسی که فیلم کمدی می سازد کمدی یعی فیلم خنده دار شما کی می خندی ؟ خنده معلول یک شرایط غیر عادیست . انسان تعجب میکند . یک تعجبی در انسان ایجاد می شود و آن تعجب انسان را وادار به خنده میکند . مثلا شما از راه رفتن و غذا خوردن یک نفر هیچ وقت نمی خندید. اگر غذاخوردن و راه رفتن به نحو غیر عادی صورت بگیرد شما می خندید .
پس آن شخصی که میخواد فیلم کمدی بسازد یا کارتون بسازد و یا یا جوک بگوید باید ذهنش را کاملا آزاد کرده باشد و هی فکر بکند چیزهای غیر عادی بسازد تا بعد بتواند 4 نفر را بخنداند . مثلا ما یک آدم خندانی را دیدیم یک روز بهش برخورد کردیم که دیگر نمی خندید خب حالا این هیچ تعجبی هم ندارد و خنده ای هم ندارد تعریف کردن این هیچ خنده ای ایجاد نمیکند . اما اینکه طرف هی خودش می خندید می گفتند : شما چرا هی خودت می خندی ؟ می گفت : خودم دارم برای خودم جوک تعریف میکنم . بعد یک دفعه دیدند خیلی قهقهه زد گفتند : خب حالا برای چی قهقهه زدی ؟ گفت : این یکی رو دیگه نشنیده بودم . این یک چیزی هست که یک جایش با طبیعت سازگاری ندارد و ما هم زود فطرتا می فهمیم که یک جای اینجا گیر داره یعنی یک پارادوکس منطقی یک چیز غیر متعادلی درونش ایجاد شده ما خنده مان میگیرد . پس کسی که میخواد جوک بگوید و فیلم کمدی بسازد و.. این باید به سمت چیزهای غیر طبیعی آزاد کند و هی هرز ببرد و مجبور هم هست امور جدی رو جدی نگیرد و ذهنش به هرزگی عادت می کند که از هر چیزی یک چیز غیر عادی بسازد .
مطلب دیگر : نوع افکاری که به سراغ افراد میاید بسته به نوع مواد دارد که شخص ادراک کرده . یعنی مواد مشخص افکار مشخصی برای شخص می آورند . یک مثال بزنم مثلا می گویند : کسی که آب هویج بخورد چشمش قوی می شود . نمی شود کسی آب هویج خورد چشمش ضعیف شود یا مثلا گوشش قوی شود . یا مثلا میگویند خرما گرمی است و گرمی ایجاد میکند نمیشود که یک نفر خورد و سردش بشود یک دفعه . هر ماده ای یک اثز بخصوصی دارد . پس موادی را که ما از خارج می گیریم و چیزهایی را که انسان درک می کند این مواد چند جور هستند یا طهارت دارند و پاک هستند یا آلوده هستند . نوع سومی هم وجود ندارد . البته ممکن است انسان موادی را بگیرد که ذاتا پاک باشد و نه آلوده باشند . اما بعد چیزهای دیگری بهش اضافه می شود و آن ها را آلوده خواهد کرد . یعنی انسان در ذهن و خیال خودش چیزهایی را ضبط نگه میدارد که به هر چیز بزند آن را آلوده می کند . یعنی به هر تصوری که بخورد و به هر صورتی که بخورد آن را آلوده می کند مثل کسی که کارش نوشتن فکاهیات و جوک هست و این چیزها هست. او مجبور هست همیشه چیزهای عادی را با رنگ فکاهی نگاه بکند . تا بتواند از آنها یک سری امور خنده دار در بیاورد .
پس هر ماده ای اثر مخصوص خودش را دارد و ما نمیتونیم انتظار داشته باشیم مثلا یک چیزی که مضر هست بخوریم بعد این به حال ما سود داشته باشد . این جوری نمیشود اصلا . صحنه آلوده ، صحنه خنده دار ، صحنه غم انگیز ، صحنه وحشت ناک اثر خودش را خواهد گذاشت یا شنیدنی ها هم همین طور است . شنیدنی ها هم تقسیم بندی می شودند .
برای دسترسی به تمام پست ها با عنوان چگونه فکر خود را کنترل کنیم اینجا را کلیک کنید
- ۹۳/۰۷/۱۷
- ۱۸۵۲ نمایش
- ۱۵۱۳ بازدید
سلام زینب جونم
عیدت مبارک گلم