درباره دعا / 1
سلاح مؤمن دعا است
شما نگاه کنید در بین رویاتی که ما در باب دعا داریم، چهقدر سفارش شده است: «سِلاحُ المُؤمِن الدُعاء»؛[7] ابزار و وسیله مؤمن، دعا است. « الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ»،[8] «الدُّعَاءُ مِفْتَاحُ الرَّحْمَةِ وَ مِصْبَاحُ الظُّلْمَةِ»،[9] « وَ لَا یُهْلَکُ مَعَ الدُّعَاءِ أَحَدٌ»؛[10] علی(علیهالسّلام) فرمود: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَا»؛[11] محبوبترین کار نزد خدا دعا کردن است. مثل اینکه اینجا کار تمام شد.
مقایسه ارزشی بین دعا و نماز
ما در عبادات بالاتر از نماز نداریم. شکّی در این نیست. در بین اعمال عبادی، بهتر از نماز نداریم. امّا وقتی که برخی افراد از امامان ما سئوال میکند که اگر من دعا کنم ثواب بیشتری دارد یا نماز مستحبّی بخوانم؟ حضرات میفرمایند: برو دعا کن! حالا یک روایت بخوانم که قبلاً هم، آن را خوانده ام: «رُوِیَ أَنَّ رَسوُلَالله(صَلی الله عَلَیهِ وَآله وَ سَلَّم): الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛[12] هر عبادتی انجام بدهیم، نوعی دعا است؛ حتّی نماز هم از اوّل تا آخر، دعا و سخن گفتن با ربّ است. حتّی سوره های انتخاب شده در نماز نیز غالباً دعا است. در سوره ی حمد میگوییم: «اِهدِنَاالصِّراطَ المُستَقیم»؛ آیا این دعا نیست؟! صلوات هایی که میفرستیم، استغفارهایی که میکنیم، همه اش دعا است.
درخواست جلب منفعت و دفع ضرر
بحث دعا این است که انسان از مطلق گرفتاریهایش، به خدا پناه میبرد. چه گرفتاریهای مادّی و و چه گرفتاریهای معنوی؛ هر چه میخواهد باشد. من در اینجا یک تقسیم بندی میکنم که وارد بحث شوم؛ دعا، نسبت به معارفمان هم درخواست منفعت از خدا است و هم درخواست دفع و رفع ضرر از او است. ما از این درخواست به جلب منفعت و رفع ضرر تعبیر میکنند. حالا منفعت یا ضرر، معنوی باشد یا مادّی، فرقی نمیکند. دعاهای ما بر محور این دو چیز است. ما از خدا درخواست کنیم منفعت به سوی ما جلب شود و ضرر از ما دفع شود، همین.
تقاضای دفع منفعت، لعن است
حال در اینجا قضیه را عکس کنیم؛ اگر ما از خدا دفع منفعت را بخواهم؛ یعنی بخواهیم که منفعت به ما نرسد، یا جلب ضرر را بخواهیم که او به ما ضرر بزند، آیا این هم دعا است؟! بله؛ این دو تا هم دعا و درخواست است. دعا یعنی «درخواست از خدا» که این دو تا هم دعا است. اسم اوّلی لعن است. دفع منفعت، لعن است. «اَللّهُمَّ العَن فُلان»؛ یعنی خدایا این را از رحمت خود دور کن. یعنی رحمتت را به او نرسان، به این دفع منفعت میگویند.
تقاضای جلب ضرر، نفرین است
دوّمی: تقاضای ضرر است، این لعن نیست؛ این عبارت از نفرین است. این خودش یک بحثی است. من حالا نمیخواهم وارد این جهت از بحث شوم. چون بحث من اساساً یک چیز دیگری است. راجع به انبیاء و اولیاء است که ما آیات زیادی در قرآن داریم، نسبت به معجزات انبیاء و اولیا، که در آنجاها ما میبینیم این مسائل مطرح است که من انشالله این را بعد میخواهم بحث کنم.
پناهگاه اصلی، خدا و اولیای خدا است
و امّا اینکه عرض کردم دنیا پر از پرتگاه است و انسان محتاج به پناهگاه است. در این مسیر پر از پرتگاه، در اینجا پناهگاه اصلی خدا است «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلیِّ العَظیم»؛ امّا «اِلّا بِاللهِ»؛ در آن دارد. ما میبینیم پناهگاه او است. امّا پناهگاههایی هم خدا به ما معرفی کرده که در ربط با خدا هستند. و آنها هم دستگیری میکنند. و آن اولیاء خاصّ خدا هستند. اینها هم پناهگاه ما هستند.
حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) پناه معصومین!
امّا باذن الله، مثل معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) که در بین آنها، من معمولاً شب اوّل به سراغ آن پناهگاهی میروم که خود معصومین هم پناه به او میبردند. این خیلی مهم است. خود معصومین یعنی أئمّه به او در مشکلاتشان پناه میبردند. او زهرا(سلاماللهعلیها) است که در روایتی راجع به امام باقر(صلوات الله علیه) نقل شده است که وقتی مشکلی برای حضرت پیش میآمد ایشان بلند میگفتند: «یا فاطِمَه!». این پناه بردن است.
پی نوشت :
[1]. کافی، ج2، ص468
[3]. بحارالانوار، ج90، ص300
[4]. بحارالانوار، ج90، ص300
[5]. کافی، ج2، ص467
[6]. بحارالانوار، ج90، ص300