نمیتوانیم نفس بکشیم
- ۰ نظر
- ۱۵ خرداد ۹۹ ، ۱۳:۳۹
- ۳۳۱ نمایش
- ۲۶۹ بازدید
خلاصه ای از توضیحات استاد هادی چیت چیان (مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران) درباره اثر ذکر :
عدد چهل در نظام توحیدی و نظام عالم هستی ، عدد تثبیت است .هر چیزی را که میخواهند به تثبیت برسد با چهل تثبیت میکنند . بهش عدد تثبیت می گویند . میخواهند صفتی را تثبیت کنند با چهل این کار را می کنند . برای همین خیلی از مراقبه ها روی چهل هست . چهله گرفتن و برنامه گرفتن و سیر و سلوک یک کار تخصصی عالمانه است . اشکال ندارد از چهله های عمومی استفاده کنید مثلا توی مفاتیح نوشته شده کسی که چهل صبح دعای عهد بخواند . میتوان برنامه های مراقبتی را بیندازید روی اذکار مشهوری که گفتند . این درست نیست که یک لیست ارائه بدهید که هر کس مشکل دارد این ذکر را بخواند . ذکر ها تخصصی است مگر اینکه بنا به قاعده عدد نگویید و همین طوری از باب ذکر کثیر بگویید . اگر ذکر در قاعده ذکر کثیر باشد اثر سوء نمیگذارد . اما اگر فرموله شد که مثلا 20 روز فلان چیز رو 40 بار بگو اینا اثر میگذارد . چون اثر سوء هم میتواند بگذارد فقط متخصص باید تجویز کند . تجویز غیر متخصصانه کار غلطی هست و خطرناک هست . اثر سوء بعضی از اذکار انقدر قوی هست که حد ندارد . بعضی از اذکار هستند که نوعا به امیرالمونین منصوب هستند و اگر یک کسی یک تعداد روز بگوید و ظرفیتش رو نداشته باشد کل زندگی اش کن فیکون می شود . بعضی از دستورات رو اهل بیت عام گفتند مثل تسبیحات حضرت زهرا سلام الله و صلوات این ها مشکلی ندارد . ادم خوبه به سمت اذکار عام و خود قرآن برود و اذکار خاص رو از متخصصش دریافت کند .
برای شنیدن توضیحات کامل بر روی لینک دریافت کلیک کنید .
دعای زیر از امام علی نقی علیه السلام است. همگی برای نجات پدران و مادران و برادران و خواهرانمان که در سیل گرفتار شده اند بخوانیم. ان شا الله به زودی بلا به نعمتی جاودان تبدیل می شود:
یَا مَنْ تَفَرَّدَ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ تَوَحَّدَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ یَا مَنْ أَضَاءَ بِاسْمِهِ النَّهَارُ وَ أَشْرَقَتْ بِهِ الْأَنْوَارُ وَ أَظْلَمَ بِأَمْرِهِ حِنْدِسُ اللَّیْلِ وَ هَطَلَ بِغَیْثِهِ وَابِلُ
السَّیْلِ یَا مَنْ دَعَاهُ الْمُضْطَرُّونَ فَأَجَابَهُمْ وَ لَجَأَ إِلَیْهِ الْخَائِفُونَ فَآمَنَهُمْ وَ عَبَدَهُ الطَّائِعُونَ فَشَکَرَهُمْ وَ حَمِدَهُ الشَّاکِرُونَ فَأَثَابَهُمْ مَا أَجَلَّ
شَأْنَکَ وَ أَعْلَى سُلْطَانَکَ وَ أَنْفَذَ أَحْکَامَکَ أَنْتَ الْخَالِقُ بِغَیْرِ تَکَلُّفٍ وَ الْقَاضِی بِغَیْرِ تَحَیُّفٍ حُجَّتُکَ الْبَالِغَةُ وَ کَلِمَتُکَ الدَّامِغَةُ بِکَ
اعْتَصَمْتُ وَ تَعَوَّذْتُ مِنْ نَفَثَاتِ الْعَنَدَةِ وَ رَصَدَاتِ الْمُلْحِدَةِ الَّذِینَ أَلْحَدُوا فِی أَسْمَائِکَ وَ رَصَدُوا بِالْمَکَارِهِ لِأَوْلِیَائِکَ وَ أَعَانُوا عَلَى
قَتْلِ أَنْبِیَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ قَصَدُوا لِإِطْفَاءِ نُورِکَ بِإِذَاعَةِ سِرِّکَ وَ کَذَّبُوا رُسُلَکَ وَ صَدُّوا عَنْ آیَاتِکَ- وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِکَ وَ دُونَ رَسُولِکَ
وَ دُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً رَغْبَةً عَنْکَ وَ عَبَدُوا طَوَاغِیتَهُمْ وَ جَوَابِیتَهُمْ بَدَلًا مِنْکَ فَمَنَنْتَ عَلَى أَوْلِیَائِکَ بِعَظِیمِ نَعْمَائِکَ وَ جُدْتَ عَلَیْهِمْ
بِکَرِیمِ آلَائِکَ وَ أَتْمَمْتَ لَهُمْ مَا أَوْلَیْتَهُمْ بِحُسْنِ جَزَائِکَ حِفْظاً لَهُمْ مِنْ مُعَانَدَةِ الرُّسُلِ وَ ضَلَالِ السُّبُلِ وَ صَدَقَتْ لَهُمْ بِالْعُهُودِ
أَلْسِنَةُ الْإِجَابَةِ وَ خَشَعَتْ لَکَ بِالْعُقُودِ قُلُوبُ الْإِذَابَةِ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِاسْمِکَ الَّذِی خَشَعَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ أَحْیَیْتَ بِهِ
مَوَاتَ الْأَشْیَاءِ وَ أَمَتَّ بِهِ جَمِیعَ الْأَحْیَاءِ وَ جَمَعْتَ بِهِ کُلَّ مُتَفَرِّقٍ وَ فَرَّقْتَ بِهِ کُلَّ مُجْتَمِعٍ وَ أَتْمَمْتَ بِهِ الْکَلِمَاتِ وَ أَرَیْتَ بِهِ کُبْرَی
الْآیَاتِ وَ تُبْتَ بِهِ عَلَى التَّوَّابِینَ وَ أَخْسَرْتَ بِهِ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ فَجَعَلْتَ عَمَلَهُمْ هَباءً مَنْثُوراً وَ تَبَّرْتَهُمْ تَتْبِیراً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ شِیعَتی مِنَ الَّذِینَ حُمِّلُوا فَصَدَّقُوا وَ اسْتَنْطَقُوا فَنَطَقُوا آمِنِینَ مَأْمُونِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لَهُمْ
تَوْفِیقَ أَهْلِ الْهُدَى وَ أَعْمَالَ أَهْلِ الْیَقِینِ وَ مُنَاصَحَةَ أَهْلِ التَّوْبَةِ وَ عَزْمَ أَهْلِ الصَّبْرِ وَ تَقِیَّةَ أَهْلِ الْوَرَعِ وَ کِتْمَانَ الصِّدِّیقِینَ حَتَّى
یَخَافُوکَ اللَّهُمَّ مَخَافَةَ تَحَجُّزِهِمْ عَنْ مَعَاصِیکَ وَ حَتَّى یَعْمَلُوا بِطَاعَتِکَ لِیَنَالُوا کَرَامَتَکَ وَ حَتَّى یُنَاصِحُوا لَکَ وَ فِیکَ خَوْفاً مِنْکَ-
وَ حَتَّى یُخْلِصُوا لَکَ النَّصِیحَةَ فِی التَّوْبَةِ حُبّاً لَکَ فَتُوجِبَ لَهُمْ مَحَبَّتَکَ الَّتِی أَوْجَبْتَهَا لِلتَّوَّابِینَ وَ حَتَّى یَتَوَکَّلُوا عَلَیْکَ فِی
أُمُورِهِمْ کُلِّهَا حُسْنَ ظَنٍّ بِکَ وَ حَتَّى یُفَوِّضُوا إِلَیْکَ أُمُورَهُمْ ثِقَةً بِکَ اللَّهُمَّ لَا تُنَالُ طَاعَتُکَ إِلَّا بِتَوْفِیقِکَ وَ لَا تُنَالُ دَرَجَةٌ مِنْ دَرَجَاتِ
الْخَیْرِ إِلَّا بِکَ اللَّهُمَّ یَا مَالِکَ یَوْمِ الدِّینِ الْعَالِمَ بِخَفَایَا صُدُورِ الْعَالَمِینَ طَهِّرِ الْأَرْضَ مِنْ نَجَسِ أَهْلِ الشِّرْکِ وَ أَخْرِصِ الْخَرَّاصِینَ عَنْ
تَقَوُّلِهِمْ عَلَى رَسُولِکَ الْإِفْکَ اللَّهُمَّ اقْصِمِ الْجَبَّارِینَ وَ أَبِرِ الْمُفْتَرِینَ وَ أَبِدِ الْأَفَّاکِینَ الَّذِینَ إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَنِ- قالُوا أَساطِیرُ
الْأَوَّلِینَ وَ أَنْجِزْ لِی وَعْدَکَ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ وَ عَجِّلْ فَرَجَ کُلِّ طَالِبٍ مُرْتَادٍ إِنَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ لِلْعِبَادِ أَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ لَبْسٍ مَلْبُوسٍ وَ
مِنْ کُلِّ قَلْبٍ عَنْ مَعْرِفَتِکَ مَحْبُوسٌ وَ مِنْ کُلِّ نَفْسٍ تَکْفُرُ إِذَا أَصَابَهَا بُؤْسٌ وَ مِنْ وَاصِفِ عَدْلٍ عَمَلُهُ عَنِ الْعَدْلِ مَعْکُوسٌ وَ مِنْ طَالِبٍ
لِلْحَقِّ وَ هُوَ عَنْ صِفَاتِ الْحَقِّ مَنْکُوسٌ وَ مِنْ مُکْتَسِبِ إِثْمٍ بِإِثْمِهِ مَرْکُوسٌ وَ مِنْ وَجْهٍ عِنْدَ تَتَابُعِ النِّعَمِ عَلَیْهِ عَبُوسٌ أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذَلِکَ
کُلِّهِ وَ مِنْ نَظِیرِهِ وَ أَشْکَالِهِ وَ أَشْبَاهِهِ وَ أَمْثَالِهِ إِنَّکَ عَلِیٌّ عَلِیمٌ حَکِیم.
منبع : مهج الدعوات و منهج العبادات، ص: 59
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سوره اعراف ، آیه 26
ای فرزندان آدم ! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شماست؛
اما لباس پرهیزگاری بهتر است ، اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهای او) شوند!
🌸🌸🌸
O children of Adam, We have bestowed upon you clothing to conceal your private parts and as adornment. But the clothing of righteousness - that is best. That is from the signs of Allah that perhaps they will remember.
یکی از موضوعاتی که همواره محل بحث بوده و نظریات مختلفی پیرامون آن مطرح گردیده، رویکرد عمومی جامعه و نهادهای سیاستگذاری فرهنگی این جوامع در قبال روابط جنسی بوده است. غرب از ابتدا تا کنون در قبال روابط جنسی سه مرحله را پشت سر گذاشته است..
آیت الله صمدی آملی : باید تمامی آیات قرآن را از بدو تا ختم آن در نفس و اطوار وجودی و شئون اطوار آن پیاده نمود. به عنوان مثال یکی از آیاتی که اشارة مستقیم به ذبح خُلق و خوی های ناشایست و کندن و نابود نمودن آنها از حریم دل دارد آیة 260 از سوره مبارکه بقره است که از جانب ابراهیم خلیل چنین حکایت مینماید که «و اذ قال ابراهیم ربّ أرنی کیف تحیی الموتی قال أولم تؤمن قال بلی و لکن لیطمئن قلبی قال فخذ أربعه من الطیر فصرهنّ إلیک ثم اجعل علی جبل منهنّ جزءاً ثم ادعهنّ یأتینک سعیاً و اعلم انّ الله عزیز حکیم»...
امام خامنه ای : بعضی از مسلکهای غلط که مخصوص زنها هم نیست ـ مردها هم گاهی همان مسلکها را دنبال میکنند ـ دنبال این هستند که بگویند: نه! بیاییم اجناس این ترازو (نقشهای زن و مرد) را جابهجا کنیم. حالا اگر این کار را بکنیم چه میشود؟ جز اینکه اشتباه میکنید و جز اینکه بوستان به زیبایی و نیکی پرداخته شده را خراب میکنید؟ غیر از این، کار دیگری نمیکنید. فواید همدیگر را میبرید، محیط خانواده را هم بیاعتنا میکنید. زن و مرد را نسبت به هم دچار تردید و دو دلی میکنید. آن محبّت و عشقی را که مایه اصلی کار است، از دست میدهید.
گاهی اتفاق میافتد مرد در خانه نقش زن را پیدا میکند. زن حاکم مطلق میشود و به مرد دستور میدهد این کار را بکن، آن کار را نکن. مرد هم دست بسته تسلیم است. خب چنین مردی دیگر نمیتواند تکیه گاه زن باشد. زن یک تکیه گاه خوب را دوست میدارد.
گاهی اوقات از این طرف مرد چیزهایی را به زن تحمیل میکند؛ فرض کنید که تمام خرید و کار و سر و کله زدن با مراجعان با خانم است. چرا؟ چون من کار دارم، وقت ندارم. مبنا وقت نداشتن است! میگوید باید بروم اداره، کارها را باید خانم انجام دهد. یعنی کارهای بیجاذبه و سنگین برای زن. البته ممکن است چند صباحی سرگرمش کند، اما کار او نیست. (بیانات در مراسم خطبهی عقد مورخهی 1378/12/22)
امام خامنهای : « راه نجات مسئلهی فلسطین و حل مسئلهی فلسطین جز راه مبارزه نیست. » ۱۳۸۸/۱۲/۰۸
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 49 ثانیه
امام خامنه ای :
امروز کار تجلیل از شهدا و حفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است. بعضیها میخواهند این را به فراموشی بسپرند؛ همان کسانی که با معارف انقلاب و آرزوهای انقلاب و اهداف انقلاب میانهی خوبی ندارند، با حفظ یاد شهیدان هم سرِ سازگاری ندارند و دوست نمیدارند.
( بیانات در دیدار اعضاى ستاد کنگرهى بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان 1394.02.14)
استاد انصاریان : من این را یک وقتی برای دوستانم گفتم، من از کلاس اول تا هشتم یک مدرسه بسیار خوبی بودم، طرفهای خیابان خراسان، از آن مدرسه خیلی خاطره دارم همه خاطرات مثبت، عالی، شاگردهای آن مدرسه، معلمهای آن مدرسه، دبیرهای کلاس هفتم و هشتم همه خاطرهانگیز بودند، مخصوصاً کلاس هفتم هشتم یک دبیر داشتیم زود هم از دنیا رفت، در اخلاق و برخورد حرف اول را میزد.
اینها معلمهایی بودند که درس میدادند ولی انسان را میساختند، یعنی به آدم عناصر شخصیت، انتقال میدادند. یکی از این معلمها که وقتی من طلبه شدم و منبری هم شدم زنده بود، پای منبرم میآمد. بدون اینکه بتواند جلویم را بگیرد با او دست میدادم، خم میشدم دستش را میبوسیدم، خیلی هم ناراحت میشد. من به او میگفتم آقا کدام شاگرد در این دنیا میتواند حق معلمش را ادا کند، من دیگر شاگرد شما نیستم، شما یک بخش از وجود من را تشکیل دادید، من شما هستم. این معلم در وجود من ارزش را تجلی داد.
ایشان یک ماه نیامد مدرسه همه هم دلمان برایش تنگ میشد از مدیرمان میپرسیدیم کجاست؟ میگفتند رفته کربلا. آن وقت ما کلاس ششم دوازده ساله بودیم، چون از سن شش سالگی مدرسه میرفتیم. بعد از یک ماه آمد، خیلی با بچهها احوالپرسی کرد و کلاس آن روز را اختصاص به داستان کربلا رفتنش داد.
گفت من یک دایی داشتم مؤمن بود، بسیار آدم خوبی بود، وصیت کرد که جنازه من را ببرید کربلا در صحن دفن بکنید. آن موقع در خود صحن، روبروی ایوان میشد دفن کرد. گفت داییم مرد و مرا انتخاب کردند جنازهاش را ببرم کربلا، بردم. بعد از ظهر در صحن دفنش کردیم ولی دایی من یک عیب سنگین داشت، اول خیلی سیگار میکشید، بعد دیگر از سیگار کشیدن سیر نشد تریاک میکشید، از تریاک کشیدن هم سیر نشد شیره میکشید، بعد هم میخورد.
گفت نماز مغرب و عشا را به جماعت پشت سر امام جماعت حرم ابی عبدالله(ع) خواندم. یک زیارت با حالی به نیابت داییام انجام دادم و آمدم مسافرخانه. آن زمان، در کربلا هتل نبود. قسم میخورد میگفت عزیزانم شاگردان، محصلان، بچهها، شب اصلاً در خیالم نبودم ـ حالی داشت این معلم ما این خواب و این گونه خوابها با آیات و روایات ما صددرصد میخواند. نود درصد خوابها اضغاث و احلام است، بیخودی است ـ گفت: داییم را خواب دیدم، قیافه گرفته، پکر، پریشان، گفتم: دایی مگر در صحن دفن نشدی؟ گفت: چرا دایی جان، در صحن دفن شدم. گفتم: کسی که کربلا دفن میشود که در بهشت رفته. گفت: آره دایی جان کربلا بهشت است در صحن بیست قدمی ضریح. پس چرا پریشان هستی، ناراحتی؟ گفت: دایی از وقتی مرا دفن کردید دو بعد از ظهر تا الان که دو نصف شب است دربهدر، در برزخ دنبال شیره میگردم، گیر نمیآید.
انسان با هر چه که خو کند با همان محشور میشود. پیغمبر(ص) میفرماید: ـ مرحوم فیض(ره) نقل میکند ـ اگر عاشق و دلبسته به یک سنگ باشید قیامت با همان محشور میشوید. برادران اینها را خیلی مواظب باشید، من هم باید خیلی مواظب باشم. من و شما با هم در این زمینه یک ذره فرق نمیکنیم، یک ذره.
ما هم اگر در باطنمان رذائل اخلاقی باشد، با همان محشور میشویم. خدا تفاوتی نمیگذارد، نمیگوید این عالم دین بود، این منبری دین بود، این مسأله به خدا ربطی ندارد، من یک سلسله رذائل کسب کردم و در من مانده با همان هم مبعوث میشوم، و در قیامت با همان هم محشور میشوم.
منبع
امام خامنه ای :
یکی از مهمترین آفتهای همهی انقلابها ارتجاع است. ارتجاع یعنی چه؟ یعنی این حرکتی که انقلاب شروع کرده بود و ملّت داشتند در این مسیر با نیروی انقلابی و با سرعت حرکت میکردند، در یک جاهایی سست بشوند، بعد متوقّف بشوند، بعد برگردند؛ این ارتجاع است؛ ارتجاع یعنی برگشت. همهی انقلابهای بزرگ تاریخ که ما آنها را میشناسیم -مثل انقلاب فرانسه، مثل انقلاب روسیه و انقلابهایی که در کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین و جاهای دیگر اتّفاق افتاد- تقریباً بدون استثنا در سالهای اوّل عمر خودشان به این بلیّه دچار شدند؛ اینکه چهل سال بگذرد و شعارهای انقلاب دست نخورد، تکان نخورد، در هیچکدام از این انقلابها وجود ندارد؛ ما توانستیم این شعارها را حفظ کنیم. امّا خطرناک است؛ من وظیفه دارم خطر را به مردم عزیزمان بگویم. ما اگر به سمت اشرافیگری حرکت کردیم، این رفتن به سمت ارتجاع است؛ اگر به جای توجّه به طبقهی ضعیف، دلسپردهی طبقات مرفّه و زیادهخواه در کشور شدیم، این حرکت به سمت ارتجاع است؛ اگر به جای تکیهی به مردم به خارجیها تکیه کردیم، امیدمان را به بیگانهها بستیم، این حرکت در سمت ارتجاع است؛ این نباید اتّفاق بیفتد. نخبگان جامعه باید حواسشان باشد، مدیران جامعه باید حواسشان باشد. مدیران کشور باید بشدّت مراقبت کنند، مردم هم نگاه کنند، با حسّاسیّت دنبال کنند رفتار ماها را، رفتار مدیران را؛ با حسّاسیّت. ارتجاع چیز خطرناکی است. ارتجاع وقتی اتّفاق میافتد، معنایش این است که همان آدمهای انقلابیِ سابق سرِ کارند امّا خط را عوض کردهاند، راه را عوض کردهاند؛ کأنّه انقلاب شده بود برای اینکه آنها بروند و ما بیاییم سرِ کار! برای این [کار] که انقلاب نشد؛ انقلاب یعنی دگرگونی، انقلاب یعنی تغییر مسیر، انقلاب یعنی یک هدفهای والائی را در نظر گرفتن و به سوی آنها حرکت کردن؛ اگر از این هدفها فراموش کردیم، دیگر انقلاب نیست.
حسب حالی ننوشتیم و شد ایّامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
امام صادق (علیه السلام):
«المنتظر للثانى عشر کالشاهر سیفه بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله یذب عنه».
کسى که منتظر امام دوازدهم است مانند کسى است که در کنار رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و براى دفاع از آن حضرت شمشیر مى زند.
غیبت نعمانى، ص 41.