زندگی مومنانه /1
بخش اول جلسه 1
دکتر قنبری :
مقدمه
اگر ما تاریخ را به معنای پیشینه ی بشر فرض بکنیم چه آنهایی که در مورد افسانه های تاریخی در اختیار ماست چه اون هایی که در قالب حقایق تاریخی در اختیار ماست. حکایت های خیلی عجیب و شگفت انگیزی رو در اختیار ما قرار می دهد . اما یک تفاوت اساسی تاریخ مبارک وجود پیغمبر اکرم و ائمه اهل بیت علیهم صلوات الله دارد با بقیه پیشینه بشر و آن این است که شما تاریخ گذشتگان را که می خوانید با یک مجموعه ای از حکایت ها ، قصه ها ، حوادث ، رخدادها ، عبرت ها ، تلخی ها و شیرینی ها مواجه می شوید . خیلی هم فرق نمی کند که مال کدام تمدن باشد ، مال کدام جامعه باشد . با یک مجموعه دریافتی عبور می کنیم . یک وقتی تاریخ خشایار شاه یا کوروش رو مطالعه می کنید حتما برای هر مخاطبی جذابیت هایی دارد . اما حکم قطعی اش به گذر هست یعنی شما وقی خواندید با یک بار مرور کردن اون چیزی را که احساس می کنید نیاز داشتید بدست آوردید . اما تاریخ اهل بیت پیغمبر اینطور نیست . تاریخ اهل بیت شما را نگه می دارد . یعنی همین که می خواهید ورود پیدا کنید .بنای شما بر یک حضور آگاهانه باشد . اول جای شما را به شما نشان می دهند که شما در کجا قرار دارید . در کدام خیمه هستید ، قرار است با چه کسی زندگی کنید و قرار است به کجا بروید .
وقتی موقعیت و جایگاه را به شما نشان دادند . تازه اون موقع شما به نتیجه می رسید که این حرکتتون اصلا منطبق با عقل هست و صفایی ایجاد می کند یا یک حرکت از سر استیصال و بدبختی و درماندگی است .
خیلی از افراد با سال های سال عبادت و حح و زیارت و نماز ورود پیدا می کنند اما تهی دست ، حیران ، سر گشته و دست خالی بر میگردند و خیلی از افراد هستند راحت شاید در این مؤونه حضور پیدا می کنند اما یک ابدیت ملکوت پیدا می کنند .
ما تاربخ ائمه اهل بیت را از مصادره های نامطلوبی که شده بالاخره یک روزی ورود پیدا کنیم و خارج از اون جریان تنفسی که مورخین و سیره نویسان برامون فراهم کردن تنفس بکنیم . تاریخ یک سند صد در صد قابل اعتماد نیست بالاخره مورخ بر اثر انگیزه های سیاسی ، انگیزه های اعتقادی ، انگیزه های اقتصادی ، انگیزه های علمی و شأنی که براش قائل بوده یا مأموریت هایی که بهش محول بوده دست به قلم برده .
جریان توحید و یکتاپرستی یک جبهه ی مقابل هم داشته و این جبهه ی مقابل به همین علت که تا الان بقا داشته و بقا دارد و فضای قابل زندگی بشر هست نشان دهنده ی این است که این دارای برنامه هست . دارای فکر هست . دقیق حرکت میکند . مواضع و استراتژی هایش و سیاست های تبلیغاتیش دقیق است . فکر و اندیشه ی مردم را به استخدام خودش در آورده و حقایق را آنچنان دگرگون کرده که خواسته خودش را به عنوان حقیقت به متن زندگی مردم تحمیل کرده . شما الان نگاه کنید اهل دین و اهل ایمان مثل خود ما که اینجا جمع هستیم ، ما به برکت اهل بیت اینجا جمع شدیم هیچ انگیزه دیگری نداشتیم. ولی متن زندگی های ما که با این انگیزه می توانیم کنار هم بنشینیم و همدیگر را تحمل کنیم یا با همدیگر زندگی پاک مومنانه بکنیم .
متن زندگی های ما چقدر مومنانه هست ؟ چقدر اسلامی هست ؟ همین الان که برمی گردیم خانه من با ورود خودم رفتارم با عهد و عیالم چقدر منطبق با زندگی اهل بیت پیغمبر است ؟ اگر ما زندگی هامون منطبق با اونها نیست مال نابرخوردار بودن است ، مال تربیت غلط و انحرافی است . مال برداشت های ناصواب و غلطی هست که ما با میزان قرار دادن خودمان و نفس خودمان اون رو به همدیگر تحمیل کردیم و نتیجه آن شده همین چیزی که الان می بینید .
زندگی مومنانه واقعا امروز کم پیدا میشه . یک زن و شوهر متدین و متدینه و مومن و مومنه که واقعا زندگی شان بوی بهشت بدهد . نه در بین آحاد مردم ، در بین متدینین . گاهی وقت ها به نظر میاید یک خواب است . زن و شوهر 25 سال با همدیگر زندگی کردن هر دو مسجد پر کن ، هر دو اهل دعا ، هر دو اهل مناجات ،هر دو اهل صفا و صمیمیت خدا بچه هم بهشون داده ولی یک ساعت زندگی مومنانه شیرین را درک نکردند. گاهی وقت ها بخاطر بچه ها با هم زندگی کردند . گاهی وقت ها از ترس آبرو با هم زندگی کردند . این ها بخاطر چیست ؟
بخاطر اون برنامه ریزی های تربیتی هدف داری است که به اهل دین تربیت جاهلیتی می دهد .چرا این تربیت جاهلیتی را می گیرند ؟ برای اینکه از مفهوم جاهلیت تعریف درستی ندارند . شما چه زمانی می توانید راه را خوب بروید ؟ زمانی که راه را خوب بشناسید . حواشی آن را بدانید . فراز و فرود هایش را بشناسید . سنگلاخ های مسیرش را تشخیص بدهید . خب ما محروم هستیم.
ادامه دارد ...